
به گزارش خبرگزاری وقایع دورود ، در نبود یک نظام ارزیابی شفاف و مبتنی بر عملکرد، شایستگان کنار زده میشوند و میدان به افرادی واگذار میشود که نه تخصص دارند و نه دغدغهای برای مردم. رشد مبتنی بر رفاقت، سازمان را از درون تهی میکند و مسیر توسعه را به بنبست میکشاند. تاسفبارتر اینکه گاهی همان مدیران ناتوان، در ساختار باقی میمانند فقط به این دلیل که تغییرشان یا برای عدهای پرهزینه است یا تعارض منافع را بههم میزند. نتیجه این بیتفاوتی، فلج شدن بدنه اجرایی، فرسایش سرمایه اجتماعی و گسترش نارضایتی عمومیست. و چه دردناک است زمانی که مردم احساس میکنند “مدیران دلشان برای مردم نمیسوزد”؛ وقتی تصمیمات پشت درهای بسته گرفته میشود، بدون شفافیت، بدون پاسخگویی و بیتوجه به منافع عمومی. این همان نقطهایست که شکاف میان مردم و حاکمیت عمیقتر میشود.با این حال، همیشه مدیرانی بودهاند که با اخلاص، بدون تریبون و هیاهو، برای مردم شبانهروز تلاش کردهاند؛ مؤثر، متعهد و بیادعا. اما تا زمانی که سیستم به آنها مجال بروز ندهد و میدان در اختیار غیرشایستهها باشد، امیدی به تحول نیست. بیاعتمادی امروز مردم، محصول سالها بیتفاوتی نسبت به شایستهسالاریست. اگر قرار است این مسیر اصلاح شود، باید با شفافیت، پاسخگویی و عزل مدیران ناکارآمد آغاز شود؛ نه با بزککاری رسانهای و توجیهتراشی…
انتهای پیام/











